انديشه سياسي و اجتماعي شهيد بهشتي ناشي از ايدئولوژي اسلامي و برداشت صحيح او از تعاليم اسلام بود؛ او را بايد يک عالم اسلام شناس و يک مصلح روحاني دانست که به شيوه صد درصد اسلامي بدون دنباله روي از غرب يا التقاط ميان اسلام و شيوه هاي غربي، طالب اصلاح جامعه بود. هفتم تيرماه هر سال ياد آور شهادت مظلومانه شهيد بهشتي و 72 تن از بزرگواران ديگر است که به طرز وحشيانه اي توسط منافقان کوردل به شهادت رسيدند.
تأسيس حزب جمهوري اسلامي
يک هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي يعني در 30بهمن 57 جمعي از وفاداران انقلاب اسلامي و ياران لايق و صادق امام(ره) که همه آن ها از چهره هاي شناخته انقلاب بودند و مبارزات طولاني عليه طاغوت داشتند با فکر ايجاد تشکل اسلامي توانستند موجوديت حزب جمهوري اسلامي را اعلام کنند که دکتر بهشتي از چهره هاي درخشان فکري و سياسي اين حزب بود. وي بواسطه عظمت روح و آگاهي و بينش سياسي که داشت، توانست خيلي زود بر لزوم تشکيلات حزبي براي مصون ماندن انقلاب از انحراف و توقف ضربه هاي خوفناک و مهلک دشمنان واقف شود. بهشتي هم مرد عمل بود و هم مرد گفتار و سخن. وي به دنبال اصلاح جامعه بود. نقشي که بهشتي در ايجاد ائتلاف سازمان هاي اصيل اسلامي، معرفي نمايندگان مجلس خبرگان و تدوين قانون اساسي بويژه اصول مربوط به ولايت فقيه داشت مهم و حياتي بود. سرانجام اين که بهشتي فردي بود که خطرناک ترين آفت انقلاب يعني ليبراليسم و جريان نفاق را رسوا کرد و پرچمداران آن را مفتضح ساخت.
حادثه هفتم تير
در هفتم تير سال 1360، تعدادي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، هيئت دولت و ... به تدريج در سالن اجتماعات دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي ايران واقع در سرچشمه تهران حضور يافتند. پس از پايان قرائت قرآن کريم، آيت الله بهشتي درباره تورم آغاز سخن نمود. عده اي از اعضاء خواسته بودند که راجع به انتخابات رياست جمهوري نيز صحبت شود. دکتر بهشتي سخنانش را با اين جملات آغاز کرد: «ما بار ديگر نبايد اجازه دهيم، استعمارگران براي ما مهره سازي کنند و سرنوشت مردم ما را به بازي بگيرند. تلاش کنيم کساني را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازي نمي گيرند، انتخاب شوند.» اين کلمات که از لبان حق گوي ايشان بيرون تراويد که ناگهان برقي جهيد و نوري خيره کننده و صدايي مهيب برخاست. زمين تکان سختي خورد و ديوارها به شدّت لرزيد. در کمتر از ثانيه اي از سالن جز تلي از خاک چيزي باقي نماند. بيش از هفتاد تن از بهترين عزيزان انقلاب زير خروارها خاک مدفون شدند و روح فرزندان رشيد اسلام و معلمان بزرگ شهادت و ايثار در ملکوت اعلي به پرواز درآمد. عامل بمب گذاري که از منافق نفوذي و جزء نيروهاي خدماتي حزب بود پس از انفجار به فرانسه گريخت.
مروري بر زندگي شهيد بهشتي
آيت الله دکتر سيدمحمّد حسيني بهشتي، در سال 1307، در محلة لومبان اصفهان به دنيا آمد. وي به خاطر علاقه شديدي که به علوم اسلامي داشت به حوزه علميه اصفهان وارد شد و دروس ديني را تا اواخر سطوح عاليه در همان حوزه خواند و سپس راهي حوزه علميه قم گرديد. آيت الله بهشتي در حوزه قم پس از طي يک سلسله آموزش ها و استفاده از محضر اساتيد و مراجع، بويژه از دروس خارج فقه و اصول امام (ره) و آيت الله داماد و آيت الله العظمي بروجردي، توانست به درجه اجتهاد برسد. شهيد بهشتي همزمان با دروس حوزه، دوره ليسانس دانشکده الهيات و معارف اسلامي و دوره دکتراي اين دانشکده را به پايان برساند. ايشان علاوه بر تدريس در دبيرستان ها(قم)، دبيرستان دين و دانش قم را پايه ريزي کرد. از جمله خدمات فرهنگي ارزنده اين شهيد، مي توان از ايجاد امکانات آموزش زبان و علوم روز براي فضلاي حوزه علميه قم نام برد. هم چنين کانون اسلامي دانش آموزان و فرهنگيان قم را پايه گذاري کرد. شهيد بهشتي در سال 1342، مدرسه علميه حقاني را تأسيس کرد و به کمک جمعي از فضلاي حوزه اقدام به تشکيل گروه تحقيقاتي پيرامون حکومت در اسلام نمود. شهيد بهشتي پس از آن که به آلمان عزيمت کرد توانست در آن جا علاوه بر يک سلسله آموزش ها و حرکت ها که به طور طبيعي ناشي از اصالت فکري و عمق مغز ايدئولوژيک وي بود، به بنيانگذاري گروه فارسي زبان در انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا اقدام کرد. کنفرانس هاي آموزشي و آگاهي دهنده اي را که از سال 1344 تا 1349، در مجامع دانشگاهي و کليسايي آلمان برگزار مي کرد، از جمله اصيل ترين فعاليت هاي اسلامي وي به حساب مي آيد. شهيد بهشتي در سال 1349، به تهران بازگشت و جلسات تفسير قرآن را ايجاد کرد و با همکاري شهيد دکتر باهنر و ديگران مشغول تهيه کتاب تعليمات ديني شدند. در آذرماه 1357، تلاش گسترده اي جهت ايجاد روحانيت مبارز تهران به اتفاق شهيد استاد مطهري و شهيد دکتر محمد مفتح و آيات عظام مهدوي کني و امامي کاشاني آغاز کرد و جمعي ديگر از علماي مبارز در سراسر ايران به عنوان يک هسته اساسي از آن حمايت نمودند و سر انجام جامعه روحانيت مبارز را تأسيس کردند و آيات عظام سيدعلي خامنه اي، مشکيني، رباني املشي، طبسي و هاشمي نژاد نيز به آن پيوستند. آيت الله بهشتي، علاوه بر تسلط به زبان هاي آلماني و انگليسي بر ادبيات فارسي، عربي، منطق، فلسفه و تفسير با بهره گيري از درس خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله العظمي بروجردي و امام خميني(ره) و مرحوم آيت الله داماد در اين دو رشته صاحب نظر شد و اهل نظر، او را يکي از والاترين اسلام شناسان معاصر مي دانند. زندگي وي سرشار از مبارزه با دشمنان اسلام بود. به طور مثال، هنگامي که حزب توده با تشکيلات قوي در صحنه سياست کشور حضور داشت، شهيد بهشتي علاوه بر فعاليت هاي ايدئولوژيک، در بالا بردن سطح روحيه جوانان سخنراني هاي بسيار کرد و در برابر ايادي حزب توده، قد علم کرد و با افکار انحرافي آن ها به مبارزه پرداخت. طي سال هاي 1329 تا 1332، در دفاع از حکومت ملي دکتر مصدق به همراه روحانيت مبارزه از چهره هاي فعّال و کارسازي بود که در به راه انداختن تظاهرات ضدّرژيم در اصفهان نقش مهمي داشت. مبارزات وي به دور از هرگونه جنجال و تبليغات انجام مي گرفت. بهشتي تنها مرد علم و بيان و قلم نبود، بلکه در ميدان مبارزه نيز مردانه جنگيد. بويژه از آغاز قيام امام خميني(ره) در سال 1341، به همکاري با جمعيت هاي مؤتلفه اسلامي برخاست و به عضويت شوراي روحانيت آن انتخاب گرديد. جمعيت هاي مؤتلفه اسلامي، سازماني بود که از درون مبارزات انجمن هاي ايالتي و ولايتي برخاست و مديريت مبارزه را تا سال 1350، به عهده داشت. او در برگزاري راهپيمايي هاي عظيم چهارم شوال و تاسوعا و عاشورا و 28 صفر سال 1357 نقشي مؤثر داشت. سخنراني هاي پرشور آيت الله بهشتي مخصوصاً در روز 16 شهريور در مسجد صاحب الزمان«عج» تحرک فراواني به مردم داد. هنگامي که امام در پاريس بودند، براي تبادل نظر با امام(ره) به آنجا رفت و سپس به فرمان امام(ره) به عضويت شوراي انقلاب اسلامي ايران برگزيده شد. نقش مؤثر و رهبري کننده ايشان در آن زمان کاملاً محسوس بود. شهيد آيت الله بهشتي هنگام شهادت علاوه بر رهبريت حزب جمهوري اسلامي و عضويت شوراي انقلاب اسلامي، رئيس ديوان عالي کشور نيز بود. از جمله آثار و تأليفات شهيد مظلوم دکتر بهشتي، خدا از ديدگاه قرآن، نماز چيست؟، بانکداري و قوانين مالي در اسلام، يک قشر جديد در جامعه، روحانيت در اسلام و در ميان مسلمين، مبارز پيروز، شناخت دين، نقش ايمان در زندگي انسان و ... است. دکتر بهشتي از چهره هاي درخشان فکري و سياسي بود که انقلاب اسلامي را به تاريخ اسلام هديه کرده است. بينش سياسي نيرومند او موانع را تشخيص مي داد و براي رفع آن اقدمات لازم را به عمل مي آورد. آگاهي سياسي او عظيم و گسترده بود. او انگيزه هاي محوري و اصلي آن سوي موضع گيري هاي نفاق آميز گروهک ها را به سرعت تشخيص مي داد و براي خنثي ساختن آن ها پيش قدم مي شد. در يک کلام مي توان گفت، منطق او خيلي قوي و برنده بود و به کنه مسائل آگاه بود و مسائل را خوب تحليل مي کرد و به طور مستدل راه حل ها را به ياران پيشنهاد مي کرد. تدبير و تدبّر يکي از ويژگي هاي ديگر او بود. شهيد بهشتي در به راه انداختن جريان هاي اصيل اسلامي پيشتاز بود. تا پيرزوي انقلاب، او در تحقق خواست هاي امام و خنثي ساختن مانورهاي سازشگرانه ليبرال ها نقش اصلي را ايفا مي کرد. وي خطاب به روشنفکران وابسته و ليبرال ها نهيب مي زد که«انقلاب اسلامي ما متولياني اين چنين نياز ندارد.» شهيد مظلوم، نقش مهمي در تأسيس مجلس خبرگان و حفظ اصالت آن داشت. او اصرار مي ورزيد که بايد ملت به کساني رأي دهند که سوابق آن ها نشانگر باور اسلام انقلابي باشد. انديشه سياسي و اجتماعي شهيد مظلوم ناشي از ايدئولوژي اسلامي و برداشت صحيح او از تعاليم اسلام بود، او را بايد يک عالم اسلام شناس و يک مصلح روحاني دانست که به شيوه صد درصد اسلامي بدون دنباله روي از غرب يا التقاط ميان اسلام و شيوه هاي غربي، طالب اصلاح جامعه بود. او مي انديشيد که اسلام هم دين است و هم دولت، هم ايدئولوژي است و هم نظامي حکومتي. پس از قيام امام خميني(ره) مبارزات عقيدتي و سياسي شهيد بهشتي به طور رسمي و به صورت سازمان يافته، با تکيه بر رهبري امام که خود نيز تربيت يافتة مکتب او بود، در ابعاد گوناگون آغازشد. مبارزات عقيدتي وي بر اين اساس بود که در مجامع روشنفکران راجع به مسائل اسلامي، آرا و نظرات نويني اظهار مي کرد که با طرز تفکر قشريون سنتي وفق نمي داد و لهذا برخي از آنان با وي به نزاع مي پرداختند و بيش از همه ياران امام و انقلاب او را هدف تيرهاي تهمت و افترا قرار مي دادند و از سوي ديگر، آماج تيرهاي سهمگين وابستگان به شرق و التقاطيون ماترياليست و منافقان چندين چهره قرار گرفت که سرانجام در 7 تير به صورت انفجار عقده ها و احقاد جاهلي بروز کرد. بهشتي مردي بسيار تيزهوش و کاردان و مدبّر و خونسرد و بردبار بود و با اخلاق خويش و سکوت علي وارش درس وارستگي و تهذيب را القا مي کرد. در تأسيس و سازمان دادن و هماهنگ کردن و تأکيد بر لزوم تشکيلات مجامع اسلامي مهارت شگرفي داشت، امّا نقش عمده وي جهت دادن اين مجامع به اسلام راستين انقلابي و هدايت آن ها، در کانال واقعي و صراط مستقيم و جلوگيري از انحرافات و برداشت هاي غلط و غرب گرايي و شرق زدگي قشر روشنفکر بود. رابطه و سابقه او با امام خميني(ره) و اعتماد کامل امام(ره) به وي، شهيد بهشتي را در سال هاي مبارزه به صورت يکي از صاحبان سر ّامام و رازدار انقلاب درآورده بود و نقش خود را در اين رهگذر به خوبي ايفا مي کرد. بويژه در کارهاي انقلابي، مانند اعتصاب ها، راهپيمايي ها، نوشتن اعلاميه ها، جبهه گيري ها و برخوردها صاحب نظر و قطب ارشاد و مرجع و تصميم گيرنده بود. وي در انجام کارهاي حساس، همواره از دوستان نزديک و باوفاي خويش مدد مي گرفت و اين جهات بود که، دشمنان انقلاب اسلامي سرانجام حزب جمهوري را مورد هدف قرار دادند، و اولين هدف شان از ميان برداشتن رهبر حزب بود.
نظرات شما عزیزان: